۷ باور غلط درباره بیماری های روانی
تاریخ انتشار: ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۸۹۷۰
فوق تخصص روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی با اشاره به تاثیر مستقیم سلامت روان بر افزایش کیفیت زندگی افراد، گفت: متاسفانه برخی افراد با وجود آگاهی نسبت به ابتلای خود به بیماری روان، تصورات اشتباهی در این باره دارند و از بینش کافی نسبت به شرایط خود برخوردار نیستند.
به گزارش برنا؛ دکتر جمال شمس به شایعترین باورهای غلط و متداول درباره درمان با داروهای روانپزشکی اشاره کرد و افزود: فردیکه به بیماریهای روان مبتلاست به طور مثال افسردگی یا اضطراب دارد و به پزشک مراجعه نمی کند دقیقا مثل کسی است که مبتلا به بیماری قلبی یا فشار خون است و به درمان اهمیتی نمیدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به این باور غلط که تمامی داروهایی که در روانپزشکی برای درمان بیمار استفاده میشود خوابآور است اظهار کرد: داروهایی که برای اختلالات روان تجویز میشود بسیار متنوعاند و این باور که به محض مراجعه به روانپزشک داروهایی به شما تجویز میشود که مدام در رختخواب باشید و از درس، کار و زندگی باز میمانید باور و تصور اشتباهی است.
دکتر شمس با بیان اینکه بسیاری از مبتلایان به بیماریهای روان به دلیل تفکرات اشتباه نسبت به داروهای روان درمانی به پزشک مراجعه نمیکنند ادامه داد: این افراد حاضرند رنج ناشی از اختلالات روان را تحمل کنند اما از ترس خوابآور بودن این داروها که متاسفانه باوری غلط است به پزشک مراجعه نکنند.
فوق تخصص روانپزشکی دانشگاه تاکید کرد: داروهای روانپزشکی بسیار متنوع هستند، داروهایی مانند داروی ضد افسردگی، داروهای ضد اضطراب، داروهای خواب آور و ضد تشنج و هزاران داروی دیگر، بنابراین اینکه لزوما تمام داروهای روانپزشکی خوابآورندغیر منطقی است.
وی در ادامه در پاسخ به این سوال که آیا داروهای روانپزشکی اعتیادآورند یا خیر؟ خاطرنشان کرد: برای یافتن پاسخ درست به این سوال لازم است بدانید که مشکلات و اختلالات روان همانند سایر بیماریها هستند، بیماری کهبه دلیل ماهیت بیماری باید دارو را در بازه زمانی طولانی استفاده کند به اشتباه تصور میکند به دارو اعتیاد پیداکرده است.
دکتر شمس ادامه داد: در واقع مسئله اصلی این است که ماهیت بیماری سبب میشود که دارو برای بازه زمانی طولانی استفاده شود به طور مثال فردیکه به وسواس، اضطراب و یا افسردگی مبتلاست، این بیماری هم مثل بیماری فشار خون و یا قند خون است، اگراین فرد برای مدت طولانی دارو مصرف کرده باشد و به یکباره دارو را قطع کند قطعا نشانههای بیماری دوباره برمیگردد، این ماهیت بیماری است و ارتباطی به دارو ندارد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه برخی تصور میکنند مبتلایان به بیماری روان تا پایان عمر با این بیماری دستبه گریبانند خاطرنشان کرد: ابتلا به هر اختلال یا مشکلی در سلامت روان لزوما بهمعنای این نیست که تا پایان عمر با آن دستبهگریبان میمانیم، تجربه هر فردی در بیماریهای روانی متفاوت است.
عضو هیئت علمی دانشگاه افزود: بعضی افراد ممکن است دورههایی از بیماری را تجربه کنند و در فواصل این دورهها به حالت عادی برگردند و بعضی دیگر ممکن است از مشاوره، دارو یا روشهای درمانی دیگر برای ایجاد تعادل در زندگی خود استفاده کنند، حتی ممکن است یک درمان برای تمام افراد کاربرد نداشته باشد و بعضی افراد احساس کنند بیماری روانیشان کاملا درمان نشده و در مقابل بعضی دیگر ممکن است رفتهرفته علامتهای دیگری هم احساس کنند با این حال، بسیاری از مبتلایان به بیماریهای روان درمان میشوند.
دکتر شمس به باور غلط دیگری مبنی بر اینکه این برخی افراد ادعا میکنند داروهای روانپزشکی در آنها کم اثر یا بیاثر است و با این تصور یا دارو مصرف نمیکنند یا بعد از چند روز مصرف آن را قطع میکنند، توضیح داد: داروهایی که برای درمان روانپزشکی استفاده میشود، به غیر از داروهای خوابآور اثر آنی و لحظهای ندارند، معمولا این داروها بعد از این که جذب بدن میشوند باید وارد مغز شوند تا تغییراتی در ناقل های شیمیایی و گیرندههای عصبی ایجاد کنند و پس از آن تاثیر دارو مشخص میشود، این روند حداقل به سه تا چهار هفته زمان نیاز دارد.
فوق تخصص روانپزشکی دانشگاه ادامه داد: زمانی میتوانیم ادعا کنیم یک دارو اثر ندارد که حداقل یکماه از زمان مصرف آن گذشته باشد.
وی افزود: همانطور که درمورد درصد کمی از مبتلایان به انواع بیماریها دارو کماثر یا بیاثر است و این افراد بهناچار تحت اعمال جراحی قرار میگیرند، در روانپزشکی هم این موضوع مصداق دارد، درصد کمی از بیماران به درمانهای معمول پاسخ مناسبی نمیدهند و باید در این موارد از روشهای دیگر و سایر مداخلات درمانی کمک گرفت.
دکتر شمس در ادامه تاثیر ژنتیک در ابتلا به بیماریهای روان را مورد توجه قرار دادو افزود: این موضوع که ژنتیک در تمام بیماریها که روان هم از آن مثتثنی نیست نقش دارد موضوعی انکار نشدنی است ولی به این معنا نیست که لزوما چون در خانواده ای بیماری روان در برخی اعضای خانواده وجود دارد مابقی افراد خانواده هم به این بیماری مبتلا میشوند.
وی ادامه داد: تمام بیماریها مجموعهای از مداخلات محیطی و بیولوژیکی هستند که یکی از این عوامل ژنتیک است.
فوق تخصص روانپزشکی دانشگاه با اشاره به اینکه بسیاری از مبتلایان به اختلالات روان از مراجعه به روانپزشک هراسانند به این باور اشتباه که برخی میگویند مگر دیوانهام که به روانپزشک مراجعه کنم اشاره کرد و توضیح داد: متاسفانه مشکل اینجاست که هنوز ماهیت بیماریهای روان در بین بسیاری از مردم جا نیفتاده است، همانطور که قلب و ریه دچار بیماری می شود مغزمان هم دچار بیماری میشود.
وی با یادآوری اینکه تفکرات انسان تحت کنترل مغز است افزود: هیجانات، رفتار و تفکر تحت کنترل مغز است و اگر به هر دلیلی در این روند اختلالی ایجاد شود، نمیتوان بر رفتار و هیجانات کنترل داشت، این تفکر که اصطلاحا فقط افراد مجنون و دیوانه به پزشک مراجعه میکنند کاملا غلط است و اساسا کسانی که چنین نگرشی به بیماریهای روان دارند نسبت به شرایط خود بینش نداشته و قضاوتهای آنان مختل است.
بنابر گزارش دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، این استاد دانشگاه به باوری اشتباه دیگری مبنی بر اینکه میتوان با استفاده از برخی مواد مخدر کنترل بیشتری به رفتارهای خود داشت اشاره کرد و گفت: بسیاری تصور می کنند وقتی از ماده مخدری استفاده میکنند، بر رفتارهای خود کنترل بیشتری دارند و یا مخدر درمان درد آنهاست، این افراد معمولا دارو را مصرف نمیکنند و بهجای آن ماده مخدر استفاده میکنند نکته اینجاست که اگر هم برخی مواد مخدر نشانههای بیماری را کم کنند فقط این موضوع برای بازه زمانی کوتاه اثر دارد و این مواد در بازه زمانی بیشتر درمانها را پیچیده تر و سختتر می کنند.
آیا این خبر مفید بود؟
نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: بیماری روانی داروهای روانپزشکی بیماری های روان پزشک مراجعه اختلالات روان داروهای روان ماهیت بیماری بیماری ها بیماری روان بازه زمانی خواب آور دکتر شمس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۸۹۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«افعی تهران» خط قرمزهای اتاق درمان را رد میکند/ ارتباط بین رواندرمانگر و مراجع، ضد روان درمانی است
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری دانشجو، محمدرضا مقدسیان منتقد و کارشناس سینما شب گذشته با حضور در برنامه سینمازاویه رادیو گفتگو درباره سریال افعی تهران و نسبت آن با سینمای جنایی گفت: در سینمای جنایی حرکت در عمق خیلی بیشتر است مهمتر از اینکه جنایت را چه کسی انجام داده این مهم است که جنایت چرا انجام شده و آن کسی که این جنایت را مرتکب شده دچار چه پیچیده گی های شخصیتی بوده است. در اینجا برای تحلیل سرسخت و عمق پیدا کردن ماجرا این ضرورت که فهم دقیقی از تحلیل موقعیت و روانکاوی داشته باشیم اهمیت پیدا میکند.
وی ادامه داد: پیمان معادی یک ضرورتی را در سینمای ایران حس کرده و آن هم تنوع داستان ها و موقعیت هاست چراکه در سینمای ایارن داستان های جن.ایی که استخوان دار باشند و طعنه به کمدی نزند زیاد نداشتیم.
مقدسیان درباره نحوه نمایش درونیات شخصیت در افعی تهران گفت: اما معادی یک رندی کرده و همان تلاشی که باید انجام میداده تا در موقعیت های مختلف، در جهان شخصیت ورود کند و او را به مخاطب معرفی کند به اتاق درمان آورده است. طبیعی است هر کسی که در اتاق درمان قرار میگیرد، درمانگر تلاش کند درونیات او را شناسایی کند. اما اگر قرار بود در اتاق درمان این اتفاق نیفتد باید موقعیت های پیچ در پیچی میساخت که اطلاعات درباره شخصیت کم کم به مخاطب منتقل بشود.
این کارشناس، سینما را به عنوان یک تلنگر برای اهمیت بیشتر به سلامت روان مهم دانست و افزود: واقعیت این است که در همه جای دنیا کمپین هایی تشکیل میشود که آدم ها بیش از پیش به سلامت روان خود اهمیت بدهند. اگر سینما بتواند تلنگری بزند یا روان درمانی به امری تبدیل شود که آدم ها به آن اعتماد کنند و به آن روی بیاورند، اتفاق خیلی مثبتی روی داده است.
مقدسیان درباره انتخاب رواندرمانگر و شیوه مواجه سریال با این مساله گفت: دغدغه پیمان معادی در این سریال جدای از اینکه به او کمک کرده درونیات شخصیت را با حضور در اتاق درمانگر به مخاطب منتقل کند، کمک کرده تا او یک نوع فرهنگ سازی هم انجام بدهد. اما همان طور که روان درمانی و سراغ گرفتن از درمان گر مساله ای است که باید روی آن فرهنگ سازی بشود، مسلح شدن به انتخاب روان درمان گر درست هم باید اتفاق بیفتد.
او افزود: ما به اندازه روان درمانگران کاربلد، روان درمانگرانی داریم که ککم عمق و کم دانش هستند و احساس مسئولیت نمیکنند و این آسیب زاست. برای همین است که نظام روان درمان گری در دنیا استانداردهای سفت و سختی دارد که باید مانند یک میثاق پزشکی رعایت بشود .
مقدسیان پاشنه آشیل سریال را در انتخاب روانگر درست دانست و گفت: سریال در این نقطه اشتباه میکند. مناسبات اتاق درمان به درستی منتقل نمیشود و ارتباط بین مراجع و روان درمانگر خارج از اتاق درمان مردود است.
او با بیان اینکه رفتن به سراغ اتاق درمان برای جذاب تر شدن درام، استانداردهایی هم دارد افزود: ماجرا این طور نیست که یا ما نباید سراغ اتاق درمان برویم یا اگر رفتیم هر طور شد آن را جذاب کنیم. یک سری خط قرمزها در اتاق درمان وجود دارد.
مقدسیان ادامه داد: اطلاعات شخصی روان درمان گر با مراجع نباید درمیان گذاشته شود و آشنایی به غیر از آشنایی اتاق درمان با روان درمان گر نباید اتفاق بیفتد. او فقط باید شنونده باشد همدلی کند اما در نقش روان درمان گر. ممکن است جایی که مراجع درک میشود، احساس وابستگی به درمانگر پیدا کند .اینجا درمانگر یا باید از تکنیکها استفاده کند و برای مراجع واضح بشود که این رابطه عاطفی در نقش درمانگر است و لاغیر. اگر این اتفاق نیفتد باید مراجع به درمانگر دیگری معرفی کند.
این کارشناس سینما استانداردهای اتاق درمان را مهم دانست و افزود: این مهم است که استانداردها را رعایت کنیم چراکه ممکن است کسی بعد از کشمکش های زیادی با خودش بپذیرد که درمان بشود ولی با این اتفاق، نتیجه درخوری نگیرد و اعتماد شخص به روان درمانگر از بین برود و هیچ وقت در زندگی به روان درمانگر مراجعه نکند.
مقدسیان در پایان درباره نقاط مثبت و ضعف اثر گفت: افعی تهران در بخش توجه به روان درمان گری موفق است اما در تصویر کردن اتاق درمان و شیوه رفتار سحر دولت شاهی به عنوان درمان گر و ارتباط عاطفی که بین او و مراجعش( پیمان معادی) تصویر میکند، از اساس بر ضد روان درمان است. اینجا دانش و توانایی فیلمنامه نویس کم بوده، او عشق آن را داشته که به این موضوع بپردازد اما علم آن را نداشته. برای جذاب کردن درام هم مولفه های دیگری بود که بدون زیر پا گذاشتن استاندارد ها و خط قرمزها میشد از آنها بهره برد.